امامِ رئوف | ||
اومدم برا لبت دعا کنم تو خرابهها خدا خدا کنم نوهی فاطمه هستم اومدم روزگار یزید و سیا کنم *** اومدم کار ثواب کنم برم نقششو نقش برآب کنم برم با همین دستای بستم اومدم روسرش کاخ و خراب کنم برم *** اومدم قدّ کمونم حرف میزد از دل غرق به خونم حرف میزد گلهی یزید و به عموم بکن خیلی بد با عمّه جونم حرف میزد *** هیچکسی مثل من عاشق نمیشه مثه گلبرگ شقایق نمیشه هرچی هم مرهم بیاری؛ دیگه این دخترت دختر سابق نمیشه *** به صدای ما کسی جواب نداد دست ما کسی یه قطره آب نداد زجر به جای خودش اما هیچکسی مثه حرمله منو عذاب نداد *** رمقی تو پام نمونده بابایی سو برا چشام نمونده بابایی شونه به موم نزدی هم نزدی چیزی از موهام نمونده بابایی *** منو آمادهی پر زدن کنید لباس سیاتونو به تن کنید حالا که بابای من بیکفنه من و با پیرُهنم کفن کنید *** از دل عمّه باید در بیارن شب غربت منو سر بیارن من با گریههام یه کاری میکنم تا برای همه معجر بیارن *** جلوات نبویِّ دخترت غیرت مرتضویِّ دخترت یه تنه باعث رسوا شدنِ کاخ ظلم امویِّ دخترت *** کار پیغمبری کرده برا من دستاشو روسری کرده برا من عمّهجون خواهری کرده برا تو عمّهجون مادری کرده برا من *** کوچههای شام؛ خیلی سخت گذشت توی ازدحام؛ خیلی سخت گذشت برای پردهنشینای حرم مجلس حرام خیلی سخت گذشت محمد جواد پرچمی [ چهارشنبه 93/9/5 ] [ 8:29 عصر ] [ کبوترِ حرم ]
[ نظرات (3) ]
|
||
[ فالب وبلاگ : وبلاگ اسکین ] [ Weblog Themes By : weblog skin ] |